معجزات و کرامات خارق العاده

در کتاب معجزات و کرامات خارق العاده، نوشته سهند بردبار می خوانیم:

آیا انسان موجودی صرفاً مادّی است؟

آیا روح واقعیّت دارد و انسان دارای روح است؟

آیا عالم وجود به مادّیّات ومحسوسات مادّی منحصر می باشد؟

جایگاه و منزلت آدمی تا چه حد است؟

کمال انسان در چیست و ترقّی آن تا به کجاست؟

و…

این گونه سوالات ذهن انسان را به کار گرفته و به مسائل مهمّی متوجّه می سازد.

گاهی آدمی آنچنان به مادیّات و خوردن ، آشامیدن و غزائز حیوانی سرگرم می شود که گویی حقیقت انسان غیر از مادّیّات جنبه دیگری ندارد.

اگر کمال انسان به بهره کافی از مادّیّات و تامین کامل غرایز منحصر باشد پس چه فرقی بین انسان و حیوان است؟

انسان به این جهت اشرف مخلوقات است که می تواند به اختیار خودش و بر اساس اعتقاد صحیح غرائز جسمانی خویش را کنترل نموده و با وجود همه جاذبه های فریبنده ، به عبادت خداوند متعال بپردازد و مقرّب درگاه الهی گردد.

حیوانات صرفاً بر اساس غریزه و فرشتگان صرفاً بر اساس عقل عمل می نمایند لکن انسان در کشاکش غریزه و عقل اگر بتواند در خویش عقل را بر غریزه غالب دهد به سعادتی بزرگ دست یافته و حتّی از ملائکه فراتر خواهد رفت.

اگر انسان ها از پیامبران و برگزیدگان الهی پیروی نمایند می توانند به کمالات رفیع و حقیقی دست یابند و به معنای حقیقی سعادتمند شوند.

معجزات انبیاء و اوصیای الهی در راستای اثبات حقانیّت دعوت آنها بوده امّا کرامات اولیای الهی ظهور انواری از نورانیّت بُعد معنوی ایشان می باشد.

مطالعه معجزات و کرامات خارق العاده پیامبران و اولیای الهی افق دید انسان را افزایش می دهد و موجب توجّه دادن انسان به بُعدی فراتر از بُعد مادّی می شود.

یکی از پیام های خوارق عادات به آدمی این است، که انسان محدود به مادّیّات نیست و این ظرفیّت را دارد که فراتر از ظواهر و عادات معمول پیش رود و با قدرت روحی خویش کارهایی را انجام دهد که بالاتر از توانمندی مادّی و عادّی بشر است که این امر نشان دهنده توانمندی های بالقوّه انسان می باشد.

غرض از مطالعه چنین موضوعاتی بالا رفتن افق دید انسان و توجّه به ظرفیّت روحی انسان است تا دریابیم که انسان می تواند تا چه اندازه رشد پیدا کرده و از پوسته مادّی خویش بیرون بیاید و لذا نباید خود را همچون حیوانات به جنبه های مادّی منحصر سازد.

هدف این نیست که انسان مؤمن حتماً باید به قدرت های خارق العاده دست یابد کما اینکه اولیای الهی به هیچ وجه رسیدن به کرامات را هدف خویش قرار نداده اند و حتّی دلخوش شدن به این قدرت ها را مانع سیر و سلوک الی الله می دانند.

مطالعه معجزات و کرامات و نیز حکایات و شرح حال انبیاء، اوصیاء و اولیای الهی میتواند ابتدائاً حسّ توجّه به جنبه معنوی انسان را افزایش داده و بخشی از جایگاه و ظرفیّت بالقوّه انسان را در نظر او نمایان سازد.

باید توجّه داشت که فضائل برگزیدگان و اولیای الهی به انجام کارهای خارق العاده نیست چرا که بعضی از این کارها را مرتاض ها و افراد مرتبط با شیاطین جنّی نیز ممکن است تا حدودی بتوانند انجام دهند بنابر این ملاک برتری ایشان چنین اموری نیست بلکه این کارها از انبیاء و اوصیاء به هدف اثبات حقانیّت آنهاست و صدورش از اولیای الهی نتیجه رشد بُعد معنوی و نیز هدیه و مرحمتی است از جانب خداوند متعال که به هرکس بخواهد عطا می فرماید و معمولاً صاحبان چنین کراماتی آن را از دیگران پنهان می سازند. همچنین ممکن است بعضی از اولیاء الهی به اوج تقرّب الهی دست یابند ولی به دلایلی به این گونه کرامت های خارق العاده دست نیابند که این نیز ممکن است به جهت مصالحی باشد که خداوند متعال بهتر می داند.

اشتراک گذاری Telegram Facebook WhatsApp Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.