زبان ایران

وبلاگ

31 جولای 2022 1842 بازدید
کتاب ساختار دستوری واژگان

زبان ایران

زبان ایران

در هزاره­ ی سوم پیش از میلاد، قومی وجود داشت که به زبان خاصی تکلـّم می­ کرد. زبان­شناسان از قرن نوزدهم، زبان آن قوم را « هندواروپایی » نامیده­ اند. بعدها، طوایفی از این قـوم جدا شدند و در اکنـاف جهــان پراکنده شـدند و در نواحــی مختلف سکونت گزیدند که امروز آن را « هندوایـرانی » یـا « اِریایی » می­خ وانند. در مرحله­ ی بعد ، قوم هندوایرانی به دو قسمت ایرانی و هندی تجزیه شد و شعبه ­ی ایرانی آن به سرعت بیشتری تکامل یافت. از نخستین شعبه­ های ایرانی می­توان به پارسی باستان[1] و اوستایی اشاره کرد [2].

این متن، قسمتی از کتاب: ساختار دستوری واژگان در گویش اشتهاردی  (نوشته محمّدحسین شاه­ بیگ) است. شما می توانید این کتاب را با تخفیف 50 درصدی از اینجا تهیه کنید.

نام هندواروپایی، امروزه از هندوستان تا آمریکا گسترده است و در استرالیا و قسمتی از آفریقا نیز رواج دارد و از نظر وسـعت و کثرت آثار و اهمّیت تاریخی، مهم­ترین گروه زبان­های عالم به شمار می­رود. زبان هندوایرانی که گاه زبان آریایی نیز نامیده می­شود، زبانی است که میان نیاکان ایران و هندیان آریایی مشترک بوده است[3].

در ایران باستان زبان­های دیگری نیز وجود داشته که می­توان به زبان مادها [4]و زبان سَکایی[5] اشاره کرد. انقراض دولت هخامنشی و سپس تأسیس شاهنشاهی اشکانی به دوره­ ی زبان­های ایرانی میانه معروف است که آن را به دو گروه شـــرقی و گروه غربی تقسیم می­ کنند. زبان­های گروه غربی ایرانی میانه « پهلوی »[6] نامیده می­ شوند. زبان پهلوی شامل دو شعبه­ی شمال غربی و فارسی میانه بوده است [7].

دانشمندان اروپایی لهجه­  های ایرانی جدید را به سه گروه تقسیم کرده­اند:

1ـ گروه جنوب غربی : زبان­های قبایل بختیاری، لرستان، فارس، لارستان و تات .

2ـ گروه شمال غربی : زبان­های کناره­ ی بحر خزر مانند گیلکی، مازندرانی و طالشی .

3ـ گروه شرقی :  زبان­های پشتو ، آسی و لهجه­ های «وخی» ، «نیرغلامی» ، «اشکشمی» [8].

« گویش­های آذری را که در محل به تاتی موسوم هستند می­توان به پنج دسته تقسیم کرد:

الف. گویش­های شمال غربی، رایج در هرزند و دزمار : هرزندی و کرینگانی .

ب. گویش­های شمال شـرقی، رایج در خلخال و طـارم : شـالی ، کجـلی، هزاررودی

ج. گویش­های جنوبی، رایج در جنوب قزوین : تاکستانی، چالی، سگزآبادی، اشتهاردی

د. گویش­های جنوب غربی، رایج در جنوب غرب زنجان : خوئینی .

هـ. گویش­های جنوب شـرقی، رایج در شـمال شـرق قزوین : رودباری، الموتی . »[9]

شما می توانید کتاب ساختار دستوری واژگان در گویش اشتهاردی را با تخفیف 50 درصدی از اینجا تهیه کنید.

تفاوت زبان ، گویش و لهجه[10]

زبان (  language) عبارت است از نشـــانه یا قراردادی که پیامی را به افراد یک ‏جامعه انتقال می­دهد تا به وسیله­ ی آن بتوانند با یکدیگرارتباط برقرار کنند. مثـلاً، بوق اتومبیل، چراغ راهنمایی، تابلوی ورود ممنوع، آژیر آمبولانس، ایماء­ها و اشاره­ها و … نوعی زبان است . به وسیله­ی زبان می­توان بین افراد جامعه تفاهم و همدلی ایجاد کرد، عقاید و اندیشـه­ ها­ی خود را منتقل نمود، تبادل اطلاعات کرد و در جامعه فرهنگ­ های مختلف تشکیل داد.

زبان­شناسان در تعریف زبان می­گویند: زبان شامل تعداد محدودی ‏قاعده­ی آوایی، معنایی و دستوری است که به همراه تعدادی واژه، بی­‌نهایت جمله می­سازد و از این طریق، با افراد جامعه ارتباط برقرار می­کند و پیام خود را به دیگران انتقال می­دهد.

زبان­ها در ادوار مختلف تاریخ، دستخوش دگرگونی­ها و تحوّلات متعددی می­شوند. با دگرگونی زبا­ن­ها، گونه­ ها شکل می­گیرند و صورت­های متفـاوتی از آن پدیدار می­ شـوند . زبان­شناســان به این گـونه­ ها و صورت­های مختلف آن گویش و لهجــه می­گویند .

گویش (dialect  ) گونه­ای از زبان است که تفاوتهای آوایی، واژگانی و نیز دستوری با یکدیگر دارند. برخی از زبان­شناسان، زبانی را که در یک منطقه ­ی محدود جغرافیایی یک کشور رایج است و به وسیله­ ی یک جامعه­ ی زبانی به کار برده می­شود، گویش نام نهاده­اند [11].

بر اثر گذر زمان و نیز تغییر و تحوّلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ممکن است گویش­ها چنان از هم فاصله بگیرند که تفاوت گفتار در آنها علاوه بر آهنگ کلام، از نظر آوایی، واژگانی و دستوری متفاوت باشند که فهم سخنان هر یک برای دیگری دشوار نماید .

 لهجه (accent ) « اصطلاحاً اطلاق می­شود بر شعبه­ای از یک زبان که در ناحیه­ای از قلمرو آن زبان تکلـّم شود[12]» به عبارتی، به گونه­های مختلف جغرافیـایی یک زبان اعمّ از رسـمی یا محـلّی[13] لهجـــه می­گوینـد[14] که تنها تفاوتهای آوایی و واژگانی با یکدیگر دارند و برای سخنگویان آن زبان قابل فهم است. « لهجـه را باید از واژه­ی گویش که ویژگی­های دسـتوری و واژگـانی و همچنین جنبه­های تلفّظی را در بر­می­گیرد متمایز ساخت.[15] »

بنابراین، اگر مجموعه­ی تلفّظ‌های دو دسته از گویشوران یک زبان به گونه‌ای باشد که زبان همدیگر را نسبتاً آسان بفهمند به آن لهجه گویند و اگر تفاوت‌های تلفّظی یا دستوری به‌گونه‌ای باشد که درک متقابل با ایرادات و دشواری‌هایی روبرو باشد آن را گویش گویند.

شما می توانید کتاب ساختار دستوری واژگان در گویش اشتهاردی را با تخفیف 50 درصدی از اینجا تهیه کنید.

پی نوشتها *******************************************

  1. فارسی باستان ، نام زبانی است که در دوران هخامنشیان متداول بوده و آن را فرس قدیم نامیده­اند ( بهار ، 1373 : ج1/ 15 ) .
  2. ناتل خانلری ، 1373 : 59 ـ 60
  3. یارشاطر ، 1383 : 106
  4. ماد دولتی بود که ایرانیان در قرن هفتم ق.م. در اطراف شهر هگمتانه ( همدان کنونی ) تأسیس کردند . این دولت به دست کوروش هخامنشی از مردم فارس منقرض گردید ( بهار ، 1373 : ج1/ 4 ) .
  5. سَکاها طوایفی ایرانی بودند که در دوسوی دریای خزر ، دشت­های جنوب روسیه و ماوراء­النهر می­زیستند . ( زرشناس ، 1382 : 14 ) .
  6. این کلمه از اصل « پَرثَوَ » مشتق شده و آن نام قوم خاصی از ایرانیان بوده که سلسله­ی اشکانی را تأسیس کرده­اند ( بهار ، 1373 : ج1/ 15 ) .
  7. یارشاطر ، 1383 : 65 ـ 67
  8. همان : 75 ـ 76
  9. اشمیت ، 1393 : ج2/489 ـ 490
  10. قسمت­هایی از این بخش ، تلخیصی است از بحث زبان شناسی و گویش­های ایرانی در گفت­ و گو با دکتر ایران کلباسی درمجله­ی پژوهشگران ، شماره­های 14 و 15 ( 1387 ) در وبگاه حوزه به نشانی www.hawzah.net
  11. وثوقی ، 1371 :
  12. صفا ، 1383 : 37
  13. زبان رسمی : فارسی ، انگلیسی ، فرانسه و … / زبان محلّی : تاتی ، گیلکی ، ترکی و …
  14. وثوقی ، 1371 : 12
  15. جورج یول ، 1380 : 357
اشتراک گذاری Telegram Facebook WhatsApp Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.